محمد طاها محمد طاها ، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

یادداشتهای فرزندم

درد و دل مادر و پسری

سلام قشنگ مامان ! نمیدونم چرا ؟ اما امروز دوست دارم باهات درد دل کنم . چقدر سخته مادر با بچه اش درد دل کنه اما ... با کی حرف بزنم منکه جز تو بابات کسی رو ندارم محمدم امروز خیلی از نامردی های روزگار دلم گرفته، دلم از بی محبتی و بی معرفتی اطرافیان گرفته این که من همیشه در مورد آنها چطوری بودم و اونها با من چه کردند! محمدم من همیشه سعی کردم توی این وبلاگ یکسری چیزها رو به تو یاد بدهم امروز می خواهم بهت بگم پسر گلم تو زندگی سعی کن تحت هیچ شرایطی در ظاهر وقتی شخصی را میبینی با آن بخندی اظهار محبت کنی ولی پشت سرش یه جور دیگه ، نون و نمک کسی رو نخوری و بری پشت سرش حرف بزنی بدون که این کار قلب کوچیکتو سیاه می کنه محمدم ...
9 مرداد 1398

باغ کتاب

عکسهای محمد طاها در ارودیی باغ کتاب با دوستای جدیدش کلی بهش خوش گذشته   ...
31 تير 1398

تابستان 98

نفس مامان امسال تابستان برای تو قشنگ ترین تابستان زندگیت بود چون کلاسهای تابستانی تفریحی خیلی خیلی خوبی رفتی، روزهای دوشنبه و چهارشنبه از ساعت 8 تا 16 میری فوتبال، شنا، بازی خلاصه کلی کیف کردی خوشحالم که گل لبخند را روی لبهای تو می بینم تو قشنگ ترین موجود زندگی من هستی مامانم، نفسم ،عمرم، محمدم خیلی مواظب خودت باش و این بدون که زندگی بدون تو برای من اصلا معنای ندارد. محمدم وقتی آنقدر بزرگ شدی که تونستی وبلاگت رو بخونی می خوام بدونی اگه من مثل عمه هات یا دوستای دیگه نتونستم برات خواهر یا برادری بیارم بدون نصفش به خاطر مشکلات جسمی من بوده و یه مقدارش به خاطر اینکه اگه یه بچه دیگه بیارم اون وقت نمی تونم اینطوری که الان بهت برسم اون موقع بهت ...
26 تير 1398

تقدیم به تو نفسم

نازنین پسرم همین که تو را دارم، بهترین هدیه ی دنیا را دارم، دیگر در بین ستاره ها به دنبال درخشان ترین ستاره نیستم در میان گلها به دنبال زیباترین گل نیستم تو کهکشانی هستی از پر نور ترین ستاره ها کودک من….. روز به روز بزرگتر میشوی و من عاشق تر پسرک من…. ممنونم که به دنیای من آمدی و زندگی را برایم زیباتر از همیشه کردی پسر یعنی یه اتاق پر از توپ و تفنگ و ماشین، پسر داشتن یعنی کلاه و کفش های اسپرت کوچک یعنی کروات و پاپیون و کت ها و کفش های چرم مردونه سایز کوچک،پسر یعنی رقص هلیکوپتری و رپی یعنی عاشق آهنگ های ریتمیک خارجی بودن، پسر یعنی دوچرخه سواری بدون ترس… دوستت دارم….بیشتر از دیروز….کمتر از فردا&he...
11 اسفند 1397

کادوی روز زن

محمدم دلبندم!  اين نامه را به تو مى نويسم، به تو كه آينده منى! عزيزم….زيباترينم…. روزى كه تو را در درونم حس كردم…. نه آزمايش داده بودم…. نه فرشته ها برام خبر آوردن….. فقط صبح احساس كردم نقطه اى سپيد درونم مى جوشه… حس گرمى رگهامو پر كرده بود.  به فكر فرو رفتم، من قرار است به عنوان مادر چه چيزهايى به فرزند خود ياد بدهم و قرار است به زودى نام مقدس مادر را كه مسئوليت زيادى به همراه دارد را بر خود بگذارم!  آن روز كه درونم زاده شدى دوباره عاشق شدم و هميشه از خدا خواستم سالم و مهربان باشى. فرزند عزيزم، عشق من، دوست دارم آنچنان كه لياقتش را دارى برايت مادرى كنم، قلب من، از زمان...
11 اسفند 1397