بدون عنوان
سلام پسرم گلم
امشب می خوام کلی باهت حرف بزنم شاید یه روزی ،یه وقتی که این مطالبو می خونی من دیگه نباشم ولی این بدون که به اندازه تمام دنیا دوستت دارم و خیلی دوست دارم نتیجه همه زحماتمو ببینم .
ببیتم که یه مرد واقعی شدی محمدطاهای گلم دیگه کم کم داری بزرگ می شی خیلی وقتها دیگه احساس نمی کنم که با یک بچه صحبت می کنم بلکه با یه مرد کوچک دارم صبحت می کنم از اینکه پسری مثل تو دارم خیلی احساس غرور می کنم.
محمدطاها مامان یادت باشه توی زندگی هیچ وقت دل کسی رو نشکنی ، هیچ وقت سعی نکنی کسی رو مسخره کنی، اگه روزی زن گرفتی با اون مهربون باش چون زن مثل گل می مونه خیلی نازک .
پسرم سعی کن تو زندگی کاری کنی که همه از خوبیات بگن نمی دونم شاید این یه جور وصیت نامه من به تو ولی این بدون اگه یه روزی من نبودم تا زمانی که پدرت هست همیشه به اون احترام بذاری چون به خاطر تو خیلی زحمت کشید شاید کارهای برای تو کرد که حاضر نبود حتی به خاطر رفاه خودش اونها را انجام بده پس این بدون اگه می خوای من از تو راضی باشم همیشه با اون مهربون باشی
پسرم گلم دیگه ایشاء الله سال 94 میری مدرسه چقدر زود گذشت
امروز با هم کلی بازی کردیم فوتبال - برات سه تا قصه گفتم تازه صبح زود با هم رفتیم پارک مامان درست من سرکار می رم ولی باور کن تمام سعی می کنم تا به توهم برسم ولی با این همه حرفها به خاطر تنهای، به خاطر مهدکودک گذاشتن، به خاطر ساعتهای که می تونستم پیشت باشم ولی نبودم منو بخشش ولی این بدون که من هر لحظه و همیشه فقط فقط به تو فکر می کردم و می کنم و دوستت دارم.
راستی آقای محمدطاها دیگه شما حالا کلی شعر بلدی بخونی تازه تا 300 هم می تونی خیلی راحت بشماری قرآن می تونی بخونی خلاصه که کلی مرد شدی قربون مرد کوچک خودم برم
دیگه احساس می کنم کمکم باید نماز خوندن هم یادت بدم تا بتونی از خداوند به خاطر همه نعمتهای که به تو داده تشکر کنی