برای پسرم
این روزها بی بهانه من شادم پروانه وار می گردم و آزادم پرواز می کنم در آسمان چون باد سرمی دهم ترانه عاشقانه. شاد. حس می کنم که باز جوان شده ام سرشار و عاشق و پر توان شده ام آشوبهای درونم همه تمام شده زخمهای دلم نیز التیام شده خواب دیده ام:پسرم محمدم دکتر شده ، دلها تهی زکینه.عاشق و شیدا شده اند خواب دیده ام.تعبیر میشود میدانم صد قل هو ال نذر کرده ام برای نفسم برای شور زندگیم برای تمام تلاشهای زندگیم
محمدم پسرگلم من برای رسیدن تو به خواسته هایت از هیچ تلاشی دست بر نمی دارم و این را بدان تا زمانی که خون در بدن من جریان دارد از تلاش دست بر نمی دارم
امروز که در مدرسه جدیدکلاس بندی شدی خیلی خوشحال بودم که توانستم بعد از 6 ماه رفت و آمدبلاخره درمدرسه ای که می خواستی ثبت نامت کردم مامانی دعا می کنم که سربلند وخوشحال باشی و این را بدان که اگر روزی که این وبلاگ ها را می خوانی من نبودم از تومی خواهم اگر مرا به آرزویم رساندی و دکتر شدی باید در هفته یک روزت را به افراد نیازمنداختصاص دهی و این را بدان که اگر دلت پاک باشه و همیشه به یادخدا باشی هیچ وقت ودر هیچ جای این دنیای فانی تنها نخواهی بود دوستت دارم