محمد طاها محمد طاها ، تا این لحظه: 15 سال و 9 روز سن داره

یادداشتهای فرزندم

برای پسرم

1397/6/25 16:00
نویسنده : مادر
637 بازدید
اشتراک گذاری

نازنین پسرم همین که تو را دارم، بهترین هدیه ی دنیا را دارم، دیگر در بین ستاره ها به دنبال درخشان ترین ستاره نیستم در میان گلها به دنبال زیباترین گل نیستم تو کهکشانی هستی از پر نور ترین ستاره ها کودک من محمدم روز به روز بزرگتر میشوی و من عاشق تر پسرک من محمدم ممنونم که به دنیای من آمدی و زندگی را برایم زیباتر از همیشه کردی دوستت دارم….بیشتر از دیروز….کمتر از فردا….

سلام پسرم این بار برای تو می نویسم تو عزیز دلم که همیشه بدون اینکه بدانی با وجودت سختیها را برایم آسان ومرهم دردهایم بودی و بازهم با دیدنت معجزه ای رخ داد وقتی کنارم هستی تمام دردهایم را فراموش می کنم وقتی شادمانه می خندی و به یکدیگر عشق می ورزیم دنیا از آن من است حال که تو را دارم دیگر از خدای خود چه می خواهم دلبندم همیشه بخاطر وجود نازنینت خدا را شاکرم

پسر داشتن حس شیرینیه….

دنیای معصوم و کودکانه اش به من که یک زن هستم حس آرامش عجیبی میده….

وقتی که از همه مرد های زندگیم نا امید میشم و به یه گوشه پناه میبرم، یه مرد کوچولو میاد پیشم که نه شوهرمه ، نه پدرمه، و نه برادرم .

اون پسرمه که با دستای کوچولوی مردونه اش موهام رو نوازش میکنه

و برای اینکه غصه هام رو فراموش کنم، با صدای قشنگش توی گوشم میگه : مامان، امروز موهات چقدر قشنگ شده ……

و توی اون ثانیه هاست که من اوج میگیرم و با عشق زندگیم از ته دل میخندم….
آره … عشق زندگی من اون چشمای قشنگ مردونه ست که با نگاهش فریاد میزنه :

مامان عاشقتم…

و من با تمام پوست و گوشت و خونم عشقش رو احساس میکنم…

پسندها (2)

نظرات (1)

مامانیمامانی
25 شهریور 97 18:02
چه زیبا توصیف کردین
خدا حفظش کنه
مادر
پاسخ
مرسی عزیزم فداتشم