بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
ای رب من صدایم را میشنوی؟؟ ای مونس دلتنگیهایم!! هر زمان که میشکنم ..هر گاه که زخم میشود دلم از تیغ زمانه سرم را بلند میکنم این بار هم شکسته های دلم را جمع میکنم وکنار میگذارم دوباره می ایستم اشک هایم را نگه داشته ام برای خودت میدانی که هیچ چیزی جز اشک ندارم.... فهمیدم هنوز به معنای واقعی آرامش ندارم که اینگونه با هر تلنگری میشکنم!! تمام سعیم براین بوده آن شوم که دیگران از اعمال ورفتارم نرنجند غافل از اینکه بیراه میرفتم !باید آن شوم که تو میخواهی خسته ام از حال خودم!از غفلتم.. دوباره دنبال فرصتم تا تغییر کنم !فرصتی که آغاز تصمیمات بزرگ باشه ... تا خدا بنده نواز...
نویسنده :
مادر
10:06
بدون عنوان
من خدا را دارم کوله بارم بر دوش ، سفر ی میباید ، سفری تا ته تنهایی محض ، هرکجا لرزیدی ، از سفر ترسیدی ، فقط آهسته بگو : من خدا را دارم ...
نویسنده :
مادر
9:59
بدون عنوان
چه حرف بی ربطیست که مرد گریه نمی کند گاهی یک مرد انقدر بغض دارد که فقط باید مرد باشد تا گریه کند ...
نویسنده :
مادر
9:51
بدون عنوان
مهرآفرینا! سجاده ام را به سمت قبله نیاز می گشایم تا ذره ذره وجودم را به معراج نگاهت، پرواز دهم می ایستم به قامت دربرابرت تاعظمتت راسپاس گویم به رکوع می روم تا بزرگی ات را به یاد بیاورم و به سجده می افتم تا بر بندگی ام مهر عشق بزنم… چه آرامش پایان ناپذیری در نگاه توست چه لحظه های مهرافروزی در ذکر یاد ت… پروردگارا! دستان دعایم را به عرش الهیت برسان ، دلم را به حلاوت دوستیت و چشمان باران زده ام رابه دیدارت نورانی گردان . طناب دار &nbs...
نویسنده :
مادر
9:42