محمد طاها محمد طاها ، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره

یادداشتهای فرزندم

بدون عنوان

راستی محمدطاها الان 2 ماهی است که کلاس نقاشی میری خیلی خوشگل می کشی اولین نقاشی روی بومت رو هم کشیدی همزمان کلاس کاراته هم میره دیروز امتحان داشتی و کمربند نارنجی گرفتی خیلی خوشحالی خدا رو شکر تابستان امسال حسابی سرت گرمه سه روز در هفته کلاس کاراته می ری شنبه ،دوشنبه چهارشنبه و سه شنبه ها هم کلاس نقاشی خلاصه حسابی سرت شلوغ ایشاالله دانشگاه رفتند.
25 تير 1396

بدون عنوان

  مینویسم با قشنگ ترین احساسم برای بهترین پسرم… پسری دارم بهتراز برگ هــای گل یــاس… پسری دارم زلال تر ازآب چشمه… پسری دارم که با دنیـا عوض نمی کنم نگرانی هایـش را… خیلی حسه خوبیــه… آدم که پسرنداشته باشه انگار: ماکارونی ته دیگ نداره ته چین گوشت نداره کباب نون داغ نداره قورمه سبزی بونداره املت تخم مرغ نداره پیتزا پنیرنداره انگار میری میدون جنگ اما سلاحی همرات نداری اصن خیلی بده…   دوستت دارم پسرم محمدطاهای مامان ...
25 تير 1396

بدون عنوان

من هلاک معصومیت چشماتم مادر چشات آرامشی داره كه پابند نگات میشم ببین تو بازی چشمات دوباره كیش و مات میشم بمون و زندگیمو با نگاهت آسمونی كن بمون و عاشق من باش بمون و مهربونی كن ...
25 تير 1396

بدون عنوان

با  تو زندگی چه کار ساده ای ست     می شود همیشه عاشقانه بود   مثل روزهای خوب کودکی                می شود پر از ترانه بود می شود پر از صدای خنده شد          داد زد میان کوچه ها دوید از درخت های  تازه تازه ات                سایه برد وتاب خورد ومیوه چید می شود بدون هیچ معطلی               بادبادکی به دست...
21 تير 1396